اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(گل باغ جنان بودیم و رفتیم)

گل باغ جنان بودیم و رفتیم
پیمبر را نشان بودیم و رفتیم
مدینه ای تمام خاطراتم
(اگر بار گران بودیم و رفتیم)

باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟

باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟
باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟
باز این چه شعله‌ی غم و اندوه و ماتم است؟
باز این حدیث حادثه‌ی جانگداز چیست؟

استقبال ازمحرم- (درعشق اقتدا به اویس قرن کنیم)

درعشق اقتدا به اویس قرن کنیم
این دیده را ز اشک عقیق یمن کنیم

امسال هم تمام پس انداز گریه را
قسمت شده که خرج سیاهی زدن کنیم

مناجات ورود به ماه محرم(زنده ماندم شب غمت آمد)

زنده ماندم شب غمت آمد

 ماه شب های ماتمت آمد

ساعت کار گریه کردن شد

فصل باران نم نمت آمد

ورودیه محرم از رسول میثمی -( بهار ماتمت رسیده ماه دم و شور محرم )

بهار ماتمت رسیده
ماه دم و شور محرم
قسمت ماشده بپوشیم
پبرهن مشکی محرم

اشعار استقبال از ماه محرم،(قلم به دست شدم تا ز دست ها بنویسم)

قلم به دست شدم تا ز دست ها بنویسم
غریب وار پیامی به آَشنا بنویسم
نرفته یک غمم از دل غمی دگر رسد از ره
به خانه ی دل تنگ و برو بیا بنویسم

نوحه زنجیرزنی استقبال از محرم,(بزن ای دل ناله هنگام غم آمد)

بزن ای دل ناله هنگام غم آمد
مه اشک و خون، ایام غم آمد
این ماه عزاست یا روز جزاست دل کرب و بلاست
یا مولا یا حسین

شعر برای استقبال از ماه محرم , (دوباره بر درو دیوار، شعر محتشم است)

استقبال از محرم

 دوباره بوی محرّم، لباس مشکی ،آه

 دوباره قصّه ماتم، شروع شد ای الله

 دوباره بر درو دیوار، شعر محتشم است

 دوباره اشک دمادم، ز بهر ثارالله

 شاعر:محمدمهدی عبدالهی

دوبیتی برای بین الحرمین -( در روضه همیشه دیده ی تر داریم )

در روضه همیشه دیده ی تر داریم
داغی به دل از غریب مادر داریم
عشق است اگر دوباره در ماه عزا
بین الحرمینشان قدم برداریم

شاعر : اصغر چرمی

شعر ورود به محرم -( لباس مشکی ما را به دستمان بدهید )

لباس مشکی ما را به دستمان بدهید
به ما حسینیه ی گریه را نشان بدهید
مرا که راهی بزم عزای اربابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید