دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۳ ق.ظ
دوباره این دلم شده، اسیر و مبتلای تو
مگر محرم آمده، که شد بپا عزای تو
اگر ز تو جدا نیام، به شکر حق حسینیم
تمام حاجتم بود، دیدن کربلای تو
به یک اشارۀ لبت، گره ز کار وا شود
دل شکستهام رسد، به صحن با صفای تو
شبیه خط آیهها، که ظاهرش سیاهی است
باعث روسپیدی است، سیاهی عزای تو
چه کارکردهای حسین، که در میان عالمین
شدهاست خون بهای تو، فقط خدا، خدایتو
خدا کند در دو جهان، چه در نهان چه د عیان
کنیه و اسم من شود، نوکر با وفای تو
خوشا بر آنکه حاجتش، ز سوی حق روا شود
رسد زمان مردنش، میان روضههای تو
در این دهه ز مادرت، ز دخترت ز خواهرت
طلب کنم که قسمتم، شبی شود دعای تو