بر مشامم می رسد بوی محرم ای خدا
ترسم از این است محرم را نبینم ای خدا
شکر نعمت نعمت ام افزون کند حالا بگو
من چگونه شکر این غم را نمایم ای خدا
مادرم با شور عشق او یزرگم کرده است
تا کند خرج عزای سفره ی غم ای خدا
هرچه میخواهی بگیر از من بگیر اما مگیر
سوز دل همراه آه و اشک نم نم ای خدا
همچو مجنون در بر لیلی اسیرم کرده است
شور زیبای حسین های دمادم ای خدا
تشنه ی آب فراتم روزی ام کن عاقبت
کربلا پایین پای او بمیرم ای خدا
شاعر:علیرضا خاکساری